آیا دروغگویی زیاد نشانه اختلال دوقطبی است؟
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۷۴۶۶
به گزارش گروه علم و فناوری باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)؛ اختلال دوقطبی بیماری روانی است که فرد معمولا یک دوره شیدایی یا یک دوره افسردگی اساسی را میگذراند. گاهی فرد مبتلا به اختلال دو قطبی رفتارهای غیرعادی دیگری نیز از خود نشان میدهد. به طور مثال، اطرافیانش گاهی او را به دروغگویی، اغراق و گمراه کردن متهم میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرض را بر این میگیریم که فرد مبتلا به اختلال دوقطبی عمدا این کار را انجام میدهد. اما آیا واقعا این افراد بیشتر از افراد دیگر دروغ میگویند؟ در این مقاله سعی داریم تا دریابیم حقیقت پشت اختلال دوقطبی و دروغگویی چیست. این مقاله توسط رسانه «مدیکال نیوز تودی» منتشر شده که یک رسانه مبتنی بر وب برای اطلاعات و اخبار پزشکی است که مخاطبانش هم عموم مردم و هم پزشکان هستند. این وبسایت سومین سایت بهداشتی پربازدید و محبوب آمریکا به شمار میرود.
آیا ارتباطی بین دروغگویی و اختلال دوقطبی هست؟در مورد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی باید گفت که این افراد میتوانند کاملا بدخواهانه دروغ بگویند و ممکن است این بیماری باعث شود که موقعیتها را متفاوت درک کنند. زمانی که آنها حقایق را همانطور که میبینند تکرار میکنند و این با واقعیت همخوانی ندارد، اطرافیان تصور میکنند که آن شخص دروغ میگوید.
با این حال، هیچ مدرک بالینی وجود ندارد که نشان دهد اختلال دوقطبی فراوانی دروغگویی را افزایش میدهد، اگرچه افراد مبتلا به این اختلال و خانوادههای آنها اغلب این تمایل را گزارش میکنند. چنین تمایلی ممکن است از ویژگیهای شیدایی ناشی شود، مانند:
• اختلالات حافظه
• گفتار و تفکر سریع
• تکانشگری
مادلین هسلت، شخصی که تجربه خود را با اختلال دوقطبی مینویسد، میگوید: هر فکر سالم یا واقعبینانه در مغز یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی از پنجره بیرون میرود.
او در ادامه فهرستی از ۱۰ زمینه را ارائه میدهد که یاد گرفته از آنها آگاه باشد. او اینها را «دروغهایی میگوید که شیدایی من میگوید تا من را به دردسر بیندازد»!
اثرات شیدایی و یا روانپریشیبرخی از افراد با اختلال دوقطبی علائم روانپریشی را تجربه میکنند که شامل توهمات زمانی است که فرد ممکن است چیزهایی را ببیند، بشنود یا بو کند که دیگران نمیبینند یا درک نمیکنند. این در حالی است که ممکن است ادراکات برای شخصی که آنها را تجربه میکند واقعی به نظر برسد. در مورد روانپریشی، فرد ممکن است واقعاً باور کند که فرد بسیار مهمی است یا دوستانی در سطوح بالا دارد.
در مورد هسلت، او میگوید که شیدایی او را متقاعد میکند که واکنش بیش از حد در هنگام ناراحتی، عصبانیت بیش از حد و گفتن چیزهای آزاردهنده و بدخواهانه قابل قبول است.
او خاطرنشان میکند که فردی که دارای خلق و خوی شیدایی است ممکن است معتقد باشد که از آسیب مصون است و این امر میتواند منجر به رفتارهای تکانشی یا خطرناک شود؛ مانند ارتباطات نادرست، یا خریدهای کنترل نشده.
این نوع فعالیت میتواند فرد را به دردسر بیندازد. اگر فردی دچار مشکل باشد، چه مبتلا به اختلال دوقطبی باشد و چه نباشد، ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر اشتباه خود یا اینکه خود یا دیگران را متقاعد کند که کار اشتباهی انجام نداده است، دروغ بگوید. اختلال دوقطبی ممکن است احتمال قرار گرفتن در این موقعیت را افزایش دهد.
به غیر از این، گرایش به اعتیاد در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی شایعتر است. یک نظرسنجی در آمریکا نشان داد که بیش از نیمی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در مقطعی اعتیاد به مواد مخدر یا الکل را تجربه کردند و خود این اعتیاد به تنهایی میتواند تمایل به دروغگویی را تقویت کند. علاوه براین، حفظ خود همراه با میل به هیجان و باور به اینکه فرد در برابر آسیب نفوذناپذیر است، میتواند خطر گفتن دروغ را افزایش دهد.
سوزان پی، یکی دیگر از بیماران اختلال دوقطبی که تجربیاتش را مانند هسلت در وبلاگش مینویسد، میگوید در حالی که برای زنده ماندن دروغ میگفت، به تدریج دوستان و خانواده خود را در این روند از دست داد.
برداشت متفاوت؟فرد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند دنیا را متفاوت از افراد دیگر تجربه کند.
گیب هووارد، نویسنده مطالب علوم انسانی، میگوید: فرد مبتلا به اختلال دوقطبی دروغ میگوید تا مناسب باشد، زیرا ابراز احساسات واقعی، آنها را برای دیگران عجیب میکند. در واقع ابراز احساسات واقعی ممکن است باعث شود که فرد مبتلا را به جعل متهم کنند؛ اینکه بیش از حد دراماتیک است یا به دنبال جلب توجه است.
وقتی کسی از شما میپرسد که حال شما چطور است، به پاسخ «من خوبم» توجه کنید. حتی اگر حال شما خوب نیست، ساختار اجتماعی ایجاب میکند که مشکلات خود را به عهده غریبهها نیندازیم. اما یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در مورد وضعیت خود دروغ بگوید یا به نظر میرسد که دروغ میگوید. انجام این کار ممکن است برای جلوگیری از ننگ ناشی از بیماری روانی باشد، یا ممکن است کسی واقعاً معتقد باشد که مشکلی در آنها وجود ندارد.
نکته دیگر این است که این افراد در صورت داشتن فاز افسردگی بیشتر از زمانی که در فاز شیدایی هستند، به پزشک مراجعه میکنند. زیرا در مرحله شیدایی مشکلی را درک نمیکنند. اگر شیدایی شامل توهم یا هذیان باشد، این نیز میتواند برای شخص دیگری دروغ به نظر برسد. تمایل به گفتار سریع در مرحله شیدایی نیز ممکن است یک جمله را دروغ به نظر برساند.
نمونهای از این موارد زمانی است که فرد بدون تأمل صحبت میکند. در نتیجه ممکن است بعداً آنچه را که گفته است را به خاطر نیاورد. به عنوان مثال، ممکن است به کسی قول بدهد و در لحظه بعد آن را فراموش کند.
کد خبر: 1172581 برچسبها روان شناسیمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: روان شناسی افراد مبتلا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۷۴۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این دروغ را درباره کاهش افسردگی باور نکنید
اگر جایی خواندید که مواد مخدر میتوانند خطر ابتلا به افسردگی را کاهش دهند، این یک دروغ محض است. در حقیقت یکی از عوارض شایع مصرف مواد مخدر، افسردگی است! رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی کاملا پیچیده بوده و نیاز به بررسی جامع دارد.
به گزارش بهداشت نیوز، برخی از مواد مخدر با بروز احتمال افسردگی شدیدتری همراه هستند.
در این محتوا قصد داریم به مهمترین دغدغه شما پاسخ دهیم که عبارت است از:
چه ارتباطی بین مصرف مواد مخدر و افسردگی وجود دارد؟
رابطه بین مصرف مواد مخدر و افسردگی، کاملا پیچیده و البته دوطرفه است. از یک طرف مصرف مواد مخدر میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد و از سویی دیگر افراد مبتلا به افسردگی در معرض خطر سوءمصرف مواد مخدر هستند. بیایید به بررسی این روابط بپردازیم:
تاثیر مصرف مواد مخدر بر افسردگی مصرف مواد مخدر از ۳ طریق بر افسردگی اثر میگذارد:تغییرات شیمیایی در مغز: مواد مخدر میتوانند تعادل شیمیایی مغز را مختل کرده و باعث کاهش سطح انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین شوند که نقش مهمی در تنظیم خلق و خو دارند، این فرایند زمینه ساز ایجاد افسردگی است.
افزایش استرس: مصرف مواد مخدر میتواند باعث افزایش استرس و اضطراب شود که اینها از عوامل اصلی خطر افسردگی هستند.
مشکلات در زندگی: اعتیاد به مواد مخدر موجب مشکلات زیادی در زندگی فرد مانند مشکلات شغلی، مالی، خانوادگی و اجتماعی خواهد شد که همگی میتوانند به افسردگی منجر شوند.
تاثیر افسردگی بر مصرف مواد مخدرافسردگی میتواند زمینه سوءمصرف مواد مخدر را از راههای زیر افزایش دهد:
خوددرمانی: افراد مبتلا به افسردگی ممکن است برای تسکین علائم خود به مصرف مواد مخدر روی بیاورند.
عدم تمایل به زندگی: احتمال دارد افراد افسرده به دلیل احساس ناامیدی و بی تفاوتی نسبت به زندگی، مصرف مواد مخدر را به عنوان راهی برای فرار از واقعیت تلقی کنند. همچنین آنها معمولا انگیزه کافی را برای زندگی ندارند، نبود انگیزه نیز میتواند منجر به مصرف مواد مخدر شود.
چه مواد مخدری بیشترین احتمال را برای افزایش افسردگی دارند؟مواد مخدر مختلفی میتوانند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند. یکی از رایجترین این مواد الکل است. از عوارض مصرف بیش از حد الکل، افسردگی است. الکل تعادل انتقال دهندههای عصبی در مغز را مختل کرده و منجر به بروز علائم افسردگی میشود. مصرف مواد افیونی هم مانند هروئین، کدئین و اکسی کدون میتواند خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهد. مواد افیونی باعث کند شدن سیستم عصبی مرکزی و ایجاد احساس غم و ناامیدی میشوند. این باعث میشود ترک قطعی این مواد مانند ترک قطعی هروئین چالشهای مضاعفی داشته باشد.
متاسفانه مصرف ماری جوانا، به ویژه در افراد جوان، خطر ابتلا به افسردگی را افزایش خواهد داد. یکی از عوارض مصرف، علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان بوده که احتمالا منجر به افسردگی خواهند شد.
از عوارض مصرف کردن کوکائین افسردگی است. کوکائین موجب ایجاد علائم روان پریشی و افسردگی خواهد شد.
مصرف آمفتامینها مانند شیشه و ریتالین نیز میتواند خطر بروز افسردگی را افزایش دهد. آمفتامینها موجب اضطراب، بی خوابی و تحریک پذیری و در نهایت افسردگی خواهند شد.
چگونه مصرف مواد مخدر میتواند روی سلامت روانی تأثیر بگذارد؟مصرف مواد مخدر با تغییر در عملکرد مغز، میتواند بر سلامت روان تأثیر بگذارند. با مصرف مواد مخدر تعادل انتقال دهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین در مغز مختل میشود. این امر منجر به بروز علائم افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانپزشکی خواهد شد.
همچنین مصرف مواد مخدر به سلولهای مغزی آسیب رسانده و منجر به مشکلات حافظه، تمرکز و یادگیری میشود. علاوه بر مواد مذکور مواد مخدر باعث افزایش سطح استرس در بدن شده و استرس مزمن خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی را افزایش خواهد داد.
معمولا مواد مخدر منجر به اختلالات سلامت روان از قبیل اختلالات خلقی، اختلالات روانپریشی، اختلالات شناختی، اختلالات اضطرابی و اختلالات شخصیت میشود. همچنین مصرف مواد مخدر میتواند به توهم، هذیان و افکار خود کشی نیز بیانجامد.
چگونه میتوان مشکلات افسردگی ناشی از مواد مخدر را درمان کرد؟درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به عوامل مختلفی مانند شدت افسردگی، نوع ماده مخدر مصرفی و سابقه سلامت روان فرد بستگی دارد. اما به طور کلی، بهبود این نوع افسردگی شامل ترکیبی از درمانهای روانشناختی و دارویی است که باید حتما توسط متخصصین سلامت روان که در حوزه اعتیاد نیز آموزش دیدهاند، انجام شود. در اینصورت ترک اعتیاد روانی فرد انجام شده و برای همیشه از شر مواد مخدر خلاص میشود. روشهای درمان اختلالات افسردگی ناشی از مواد مخدر به شرح زیر است:
درمانهای روانشناختییکی از رایجترین رویکردهای روانشناختی برای ترک اعتیاد افراد، درمان شناختی رفتاری (CBT) است. در این نوع درمان روانشناس ترک اعتیاد به افراد کمک خواهد کرد تا افکار و رفتارهای منفی خود را که به افسردگی آنها دامن میزند، شناسایی و تغییر دهند.
درمان بین فردی (IPT) یکی دیگر از روشهای ترک اعتیاد روانی است که به افراد کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند و روابط خود را با دیگران تقویت کنند.
درمان روان پویشی نیز ممکن است با توجه به ویژگیهای بیمار انجام شود. این نوع درمان به افراد کمک میکند تا ریشههای افسردگی را در تجربیات گذشته خود کشف و سپس آنها را حل کنند.
لازم به ذکر است که ترک مقولهای پیچیده بوده و توصیه متخصصین اعتیاد این است که به هیچ عنوان برای درمان خود به تنهایی اقدام نکنید. یافتن یک مرکز ترک معتبر و دارای مجوز میتواند فرایند درمان را برای شما ایمن کرده و باعث شود تا بدون درد و خماری این مسیر را طی کنید.
درمانهای داروییتجویز داروهای ضد افسردگی و تثبیت کننده خلق و خوی مناسب توسط روانپزشک ترک اعتیاد، همگام با پیش بردن جلسات روان درمانی میتواند در ترک روانی اعتیاد شما موثر باشد.
تغییر سبک زندگیورزش منظم، تغذیه سالم، خواب کافی و اجتناب از مصرف مواد مخدر از جمله کارهایی هستند که انجام آنها میتواند به بهبود افسردگی ناشی از مصرف مواد مخدر کمک کند.
یادتان باشد که درمان افسردگی ناشی از مواد مخدر به زمان و تلاش نیاز دارد. برای این کار شما باید اراده کنید و سپس به دنبال کمک حرفهای و پزشکی باشد. فراموش نکنید که فرد افسرده، ممکن است انگیزه لازم را برای گام برداشتن نداشته باشد، بنابراین حمایت حرفهای و اجتماعی در این زمینه بسیار مهم است. در این راستا شما عزیزان میتوانید از بهترین روانشناسان و روانپزشکان ترک برای درمان افسردگی خود بهره بگیرید.